هامبرتو باسیلیو(Humberto Basilio) نویسنده و خبرنگار مکزیکی است. او برای مجلات معتبر انگلیسی زبان Eos، SciDev.Net، مجله World Wildlife و سایر نشریات علمی مقاله نوشته است.
او خود نیز که یک شخص غیرانگلیسی زبان است، پس از انتشار اولین مقالهی خود در Eos بسیار شگفتزده شده بود و این را نتیجهی تاثیر مربیان خوب و کمی هم شانس میدانست.
او میگوید: “در طول چهار سالی که من در مکزیک روزنامهنگاری خواندم، هیچ استادی به من نگفت که میتوان برای رسانههای کشورهای دیگر مقاله نوشت، البته من هرگز در این مورد از آنها نپرسیدم چون تصور نمیکردم این امکان وجود داشته باشد.
ارسال پیام به چنین رسانههای بزرگی حتی برای روزنامهنگارانی که زبان اصلی آنها انگلیسی است نیز ترسناک است. عجیب نیست که افراد غیربومی، به مهارت انگلیسی و درک خود از دنیای بینالمللی اعتماد ندارند.
اکنون، وقتی به این فکر میکنم که چگونه وارد روزنامهنگاری نشریات انگلیسی زبان شدم، توصیههای عملی و حمایتی که از روزنامهنگاران دیگر دریافت کردم را موثرتر از شانس و اقبال احساس میکنم. البته که شانس نتیجهی اقدام است.
ماریانا لنهارو، روزنامهنگار برزیلی، زمانی که به عنوان گزارشگر در پرتال خبری G1-O در برزیل کار میکرد، هرگز به نوشتن برای یک نشریه بینالمللی فکر نکرد. او میگوید: “فکر میکردم با سطح زبان انگلیسیام نمیتوانم این کار را انجام دهم. سپس متوجه شد که برخی از همکاران با تجربهترش که مهارتهای گفتاری و نوشتاری انگلیسی مشابه او داشتند، خیلی پیشتر این کار را انجام دادهاند.
پس از شش سال نوشتن برای نشریاتی مانند Nature، Scientific American و Undark، لنهارو میگوید که کار به زبان دیگر همیشه دشوار بوده و من هنوز هم در مقایسه با یک انگلیسی زبان بومی برای نوشتن به زبان انگلیسی، زمان بیشتری نیاز دارم و هنوز هم اشتباه میکنم، اما معتقدم با گذشت زمان وضعیتم بهتر خواهدشد.”
بنابراین چه میزان تسلط به زبان انگلیسی نیاز است تا شروع به انتشار مقاله کنیم؟
وقتی شروع کردم، میتوانستم متون را بخوانم و انگلیسی زبانان را بفهمم، اما نگران بودم که واژگان سطح بالاتر را به اندازه کافی متوجه نشوم و البته این تنها چالش نیست - شما همچنین باید راحت بنویسید و به زبان انگلیسی مصاحبه کنید.
اما شاید لازم نباشد آنقدر که فکر میکنید انگلیسی بدانید. هنگام نوشتن اولین داستانم برای Eos، بسیار عصبی بودم زیرا فکر میکردم دایره لغات انگلیسی من به اندازه کافی گسترده نیست. سپس، روزنامهنگار علمی، امیلیانو رودریگز، که در آن زمان یکی از مربیان من بود، توصیهای به من کرد که به من کمک کرد این تردید را کنار بگذارم: در روزنامهنگاری، نوشتن به روشی ساده ضروری است. جملات انگلیسی معمولاً مختصرتر و مستقیمتر از زبانهای دیگر است. نوشتن با سادگی برای شما یک مزیت است.» منظور او این بود که داشتن دایره لغات تا حدودی محدود میتواند در واقع یک مزیت محسوب شود: شما را مجبور میکند جملات کوتاه و ساده بنویسید که میتواند برای خواننده مفید باشد.
برنامههای ترجمه مختلف را بررسی کنید تا مطمئن شوید که ترجمه و نکات منطقی هستند. اما مهم است که به جای تکیه بیش از حد بر ابزارها، جهت پیشرفت، با آموزش بیشتر خود را به چالش بکشید.
هنگامی که شروع به درک بهتر زبان انگلیسی کردید، میتوانید گام بعدی را بردارید و داستانهایی را برای رسانههایی ارسال کنید که سبک داستانی بیشتری دارند.
هامبرتو در ادامه میگوید: در ابتدا، پاراگرافهای کامل را به زبان اسپانیایی مینوشتم، آنها را در نرمافزارهای ترجمه به انگلیسی برمیگرداندم و ترجمه را بررسی نهایی میکردم تا مطمئن شوم هیچ چیز عجیب و غریب به نظر نمیرسد. سپس متوجه شدم که نوشتن مستقیم به زبان انگلیسی و استفاده از مترجم برای ترجمه کلماتی که نمیدانستم یا پیدا کردن مترادف برای کلماتی که حس میکردم بیش از حد از آنها استفاده کردهام، بهترین گزینه برای تشویق من به تمرین نوشتن بود.
شما همچنین باید سبک نوشتاری نشریه را در هنگام ارائه در نظر بگیرید. برخی نشریات ترجیح میدهند نویسندگان رویکردی مبتنی بر واقعیت داشته باشند، در حالی که برخی دیگر خواهان مقداری استعداد ادبی نیز هستند.
یکی از سختترین بخش های نوشتن به زبان انگلیسی، مصاحبه است. برای آسانتر کردن این کار، سوالات انگلیسی زبان را در قالب اسکریپت از قبل آماده کنید. موضوع مصاحبه را کامل رونویسی کنید تا بتوانید در صورت لزوم به آنها مراجعه کنید. این به ویژه در شرایطی مفید است که مصاحبه شونده اصطلاحات خاص استفاده می کند یا خیلی سریع صحبت میکند. برای این کار بجای رونویسی دستی، میتوانید از Pinpoint از Google Journalist Studio استفاده کنید که به هفت زبان مختلف رونویسی میکند و برخلاف برنامههای دیگر، رایگان است.
برای یافتن یک تناسب خوب، لازم است مجله یا نشریه را به خوبی بشناسید. شناختهشدهترین رسانهها معمولاً بخش راهنمای ارسالهای خود را در وبسایتهای خود دارند، جایی که با جزئیات توضیح میدهند که به دنبال چه نوع داستانهایی هستند، در چه قالبهایی و حتی چند کلمه یا پاراگراف را در سایت قرار میدهند.
یافتن مطالعات علمی جالبی که نویسندگان خود نشریات هنوز پیدا نکردهاند و در مورد آنها ننوشتهاند ممکن است دشوار باشد. روزنامهنگاری مستقر در خارج از ایالات متحده یا بریتانیا نیز میتواند یک مزیت باشد.
هنگامی که یک پروژه در دست دارید، مهم است که با سردبیر خود در مورد خطمشیهای نشریه صحبت کنید. شفاف بودن در مورد انتظارات به شما کمک می کند از مشکلات احتمالی در مسیر جلوگیری کنید.
به ویرایشهای سنگین عادت کنید:
دریافت یک داستان ویرایش شده با خطهای قرمز بسیار میتواند دلسرد کننده باشد، اما بخشی عادی از فرآیند است و در دراز مدت، نویسندگان می توانند چیزهای زیادی از آن بیاموزند و پیشرفت کنند.
شبکهسازی با خبرنگاران دیگر برای بهروز ماندن درباره فرصتها ضروری است.
این شبکه سازی شامل دنبال کردن و ارسال پیام به خبرنگاران در توییتر است که در حال انجام کارهایی هستند که شما آرزو دارید. پیوستن به گروههای واتس اپ و ایمیل برای یافتن مربیان؛ یا پیوستن به انجمنهای رسمی روزنامه نگاران.
برخی از رسانههای بزرگ به ازای هر کلمه 1 دلار یا بیشتر میپردازند (بقیه، از جمله بسیاری از رسانههای کوچکتر و آنهایی که بودجه مستقل کمتری دارند، به میزان قابل توجهی کمتر پرداخت میکنند). دانستن این موارد به شما کمک میکند تا هنگام مذاکره در مورد نرخ ها بهتر تصمیم بگیرید.
در کل همکاری بین رسانه ها در دنیای انگلیسی زبان و روزنامه نگاران خارج از این مناطق برای دو طرف سودمند است. اما موفقیت مستلزم تلاش هر دو طرف است. پس از امتحان کردن نترسید.